نیکانیکا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

دختران من

طلای مامان راه میره

    سودا فدای قدمهاش بچم داره راه راه می افته.موقع راه رفتن برای اینکه تعادل داشته باش دستاش رو بالا میگیره شونه هاش رو هم میده عقب. شیرین مادرشه.دلم میخواد زندگیم رو فدای خنده هاش کنم.از عشق مادر اینو بگم که دهنش رو تا جایی که راه داره باز میکنه و با دست میزنه روی دهنش تا صداش قطع و وصل بشه. وقتی میبینمش تمام غصه های عالم از دلم پاک میشه. این دو تا بچه و همسر نازنینم رو خدا برای اینهمه زجری که تو زندگی کشیدم به من هدیه کرده. اینجا من و رکسانا و نیکا و حمیده رفته بودیم جشن غذا تو مهد رکسانا.   ممنونم     ...
2 تير 1391

نی نی بد اخلاق

وای که چه کارای بدی یاد گرفته .... سر سفره می خوام بهش مرتب غذا بدم تمام بدنش رو به معنی اعتراض حرکت میده بعد هم یه جیغ بنفش می کشه یعنی خودم میخورم.میرم دنبالش  از دستم فرار میکنه مگه من چی کارش دارم.شیطونه میگه برم سراغش و یه لقمه چپش بکنم.داد میزنه "قلب"البته از پدرش یاد گرفته.نیکا نانازه.وای داشت یادم میرفت :رکسانا میخاست بوسش کنه لب دخترکم رو گاز گرفته. تو سبزوار که بودیم دو بار نینیم بد جور زمین خورد.یه بار از کمد دیواری خونه ساناز افتاد پایین یه بار هم با سر رفت تو در .اخه این بچه چقدر سر به هواست.مامانش قربونش بشه. نیکا دوستت دارم مادر.دردت به عمر مامانت بخوره................
18 خرداد 1391

تا حالا دیدید؟

اخه کسی دیده به یه نی نی شربت اهن بخوان بدن با لبخند بیاد کنارتون دراز بکشه دهانش رو باز کنه منتظر بمونه؟عسل مامان دقیقا همین کارو میکنه.الهی سمیه فداش بشه.وقتی این کارارو میکنه دلم میخواد زندگیمو فداش کنم.یا وقتی که خواهر جونش میگه مامان میدونی دستشویی رفتن چه دردی داره ؟فقط باید مامانا دختراشون رو ببرند دستشویی تا نی نی هاشون درد نداشته باشند. اخه من چی بگم.اخه من فداش بشم.خوشگل تر از جیگرهای من کی دیده بیاد بگه تا من خودم رو بکشم.خدا خودش حفظشون کنه تنها دعای مادر همینه خداوند از گزند روزگار حفظشون کنه. خدا جون دوستت دارم  به خاطر این دسته گلایی که برام فرستادی....
5 خرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختران من می باشد